زنی که زیبایی اندیشه پیدا کرده باشد
زیبایی بدنش رانشان نمی دهد.
دکتر علی شریعتی
عفیفــــ بمان بانـــــو....
در را ببنــــــد .... بگــــــذار در بزنند ...
بگذار بگویند مهمــــــان نواز نیستــــــی!
اینگونــــــه هر کســــــی حریــــــم دلت را لمس نمی کند...
*************
هر چه بیشتر به شاخ و برگ گل نظاره می کرد، بیشتر محو زیبایی اش می شد.
دستش را دراز کرد تا در اختیار بگیرد...
ولی خارها مزه درد را به او چشاندند تا دریابد
اگر حفاظی برای گل نبود، چنین با طراوت و زیبا نمی ماند.
مُهِم این نیست که دیگران مرا مسخره کُنن
مهم این نیست که لباسم مُد نیست
مهم این نیست که قیافم سادس
مهم این است که از هرنوع نگاه های آزارنده آزادم
مهم این است که از آزار های جنسی در امانم
مهم این است که خودم را درگیر آرایش های بیهوده نمی کنم
مهم این است که الگویم حضرت زَهراست نه بازیگران هالیوودی
گاهـــي
كسي همراهيـَت نمي كند
كسي تو را نمي فهمد
كسي هم قدمـت نمي شود
خستـه مي شوي از همه چيـز
مي خواهي از ايـن دنيــا پيــاده شوي
سخـت است...
و مـــن اين روز ها
هم چنــان قدم مي زنم
با همــآن همـراه هميشگي
«حريم مشكي من»
چــادرمـــ!
حجاب فاطمی را پاس بداریم...
حجاب یعنی به همه ی نا محرمان و ظاهر بینان "نه" گفتن.
حجاب تلالو شبنمـ بر چهره ی زیبای گل است.
حجاب سپری است قوی در برابر شمشیرهای تهاجم فرهنگی.
حجاب تضمینی برای تداوم خط زیبای شرافت است.
حجاب گامهای بلند انسان در کوچه های معانی است.
حجاب تداوم بخش آیه های مهربانی متقابل همسران است.
حجاب رساندن زن به رتبه عالی معنویت.
حجاب بوته ی خوشبوی گل عفاف است.
حجاب سرچشمه کمال زن است.
حجاب صدفی است که از گوهر وجودی زن محافظت می کند.
حجاب کلید نزدیکی به فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
آرامش چیست ؟
نگاه به گذشته و شکر خدا
نگاه به اینده و اعتماد به خدا
نگاه به اطراف و جستجوی خدا
نگاه به درون و دیدن خدا
لحظه هایت سر شار از بوی خدا . . .
میلاد حضرت معصومه مبارک
میلاد حضرت معصومه مبارک!
دختر ، خاطرات شاد و خوشی گذشته
لحظات شاد حال و امید آینده است
تقدیم به دختر امروز و مادر آینده
حجاب برتر،
به زنان ما عفت،
به مردان ما غیرت
و
به جامعه ما عزت می بخشد.
آنها چفیه داشتند...... من چادر دارم
آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...
آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...
آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...
آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...
آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند ...من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم...
آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند... من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم...
چند خانم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسند ،در تمام مدت سرش بالا نیامد...
نگاهش هم به زمین دوخته بود..
خانم ها که رفتند، رفتم جلو گفتم:
تو انقدر سرت پایینه نگاهم نمی ندازی به طرف که داره حرف میزنه باهات، اینا فکر نکنن تو خشک ومتعصبی و اثر حرفات کم شه..
گفت: من نگاه نمیکنم تا خدا مرا نگاه کند!!!!
چادر…
چقدر دوستش دارم…
ازهمین اول بگویم:شاید کسانی کلامم را در ترازوی اقرار بخوانند،اما! می گویم…چون،چشمهایم از شوق چادر پر است!!
حرفهایم حرف دل است..بین من و چادرم!نه قصد مرزبندی دارم و نه نتیجه گیری..فقط “دل”..”دل”
چادر..
چادر دلیست…حجابی کاملا دلی…چادردلیست..مثله لباس احرام…رنگش اعجاز آفرین است…سیاه! میدانی چرا؟باهمین سیاهیش تو را غرق سفیدی میکند!
چادر اعجاز زن است.. میدانی چرا؟که سنگینی اش تو را آنقدر سبک می کند که با نسیمی ملایم به آسمان هفتم میرسی..
دوستش دارم…به قدری که گاهی بااو خلوت میکنم…دوستش دارم به قدری که گاه گاه تنها مرهمم بوییدن او می شود..دوستش دارم…به قدری که آنرا درآغوش میکشم و آنجاست که نمیدانم تماما گوش شوم یا تمام زبان!
دوستش دارم..
دوستش دارم..
راز بین من و چادرم تا ابد مگو می ماند!محرم راز فقط همانست که لذت درآغوش کشیدن چادر را چشیده باشد..نه!آنهم یارای درکش را ندارد!فقط بین من و چادرم…هرکس با چادرش عهدهای نهان دارد…عهدهایی که هرکسی را محرم شنیدن نمیدانند..
نمیدانم این یک قواره پارچه مشکی چه میکند؟چه می کند که سیاهی هایم را به سفیدی مبدل می کند؟چه می کند که تا لحظه ای که درپناهش هستم لحظه ای حس”غرور”از من دور نمی شود!
چه می کنی ای چادر!که در قاب تو دلم لطیف تر می شود و چشمهایم زیباتر می بیند و گوشهایم آهنگین تر می شنود و زبانم عاشقانه تر می سراید..
چادر…
رفیق شفیق من..ای سیاه ردای احرام من…ای محافظ قلبم…ای تک همسفر جاده عشق…
سیاهیت را دوست دارم..سیاهیت به سفیدی دلم بعد از پوشیدن تو می نشیند!..
ای آراستگی محض…تورا جز به بهای”جان”نمی فروشم…
………..باقی اش بماند بین “من” و “تو”
شبها آسـمان با من همـرآه اَست!
دَستم را میگیرد و میگوید بیآ با هم برویم....
گفتم:اِی آسمان مشکی شَب
من اِنسانم و تو آسمان...
شباهتماندر چیست؟
گفت:آن روز هایی کـه مردم اینقدر مشغول کارشان هستند و مرا نمیبیــــنند تو بیا جای من..
صورتت شود جای ماه من...
و چادرت هم آسمان من
این را که گفت لبخندی زدم و گفتم:همیشه با تو خواهم ماند آسمان مشکیـــــــ من...
دختر کوچولو پیاده شد و اون خانم بدحجاب سخت به فکر فرو رفت...
دختر رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟!
گفتم:ببخشید چی واقعا؟!
گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد .
گفتم:بله
گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازید و رد میشید.
گفتم:آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!
گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟
گفتم:برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقا که سر پایین انداختن کمه آره تو راست میگی...
بشنو از چادر که در توصیف زن
تار و پودش با تو می گوید سخن
تار و پودم را شرافت تافته
تا شرافت را به عصمت بافته
در کلاس حفظ تقوا و شرف
دختران درند و چادر چون صدف
بهترین سرمایه زن چادر است
ز آنکه زن را زینت زن چادر است
چادر از بهر زنان الزامی است
بهر زن بی چادری نا کامی است
حفظ چادر سرای اقتدار
دختران را هست تاج اقتخار
حفظ چادر حفظ دین و مذهب است
شیوه زهرا و درس زینب اشت
حفظ چادر حفظ نامو هاست
پاسدار حلیه جاسوس هاست
حفظ چادر سد فحشا می شود
رو سفیدی نزد زهرا می شود
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد